- ۰۰/۰۳/۱۲
- ۰ نظر
ساعت 15 دقیقه مانده تا به 2.
از ساعت 5 عصر تا 10.30 شب سرکار بودم. حالا باز نشسته ام سر مقاله مثنوی... اصلا نمیدانم چه از آب در خواهد آمد.
در نتیجه اش نمی دانم چه بنویسم اما در مقدمه اش نوشته ام:
هر کسی کو دور ماند از اصل خویش
باز جوید روزگار وصل خویش
در آیین اسلام توجه به خویشتن یکی از مسائل مهم برای رسیدن به کمالات انسانی است و در تایید این مهم سخنان بسیاری را میتوان بازگو نمود که " مَنْ عَرَفَ نَفْسَهُ فَقَدْ عَرَفَ رَبَّهُ"؛ هرکس خود را بشناسد، قطعاً خدایش را خواهد شناخت، یکی از این موارد است.
در قرون جدید مبحث درونگرایی و اثرات مخرب و گاهی مفید آن بیش از پیش توجه روانشناسان را به خود جلب کرده و این موضوع مورد بحث و واکاوی های زیادی قرار گرفته است.
از سوی دیگر مولانا که یکی از بزرگترین شاعران و اندیشمندانِ مسلمانِ ایرانی است در آثار خود بهویژه مثنویمعنوی _که دربردارندهی مضامینِ نغز آموزشی و تربیتی فراوانی است_ به موضوع درونگرایی و خلوت و اثرات مخرب و مفید آن اشاره میکند و جنبه های مختلفی از این مسئله را در مقابل خواننده میگذارد.
این مقاله علاوه بر بیان چیستیِ درونگرایی از دیدگاه روانشناسی مدرن و برخی از گزاره های این موضوع که در منابع اسلامی آمده با توجه به ابیات مرتبط در مثنوی، کوشیده تا دیدگاه قابل قبولی از این مبحث را در اختیار خواننده قرار بدهد و رهنمونی باشد برای افرادی که به این حوزه مطالعاتی علاقهمندند.
درباره پیشینهی این تحقیق نیز لازم به ذکر است که موردی مبنی بر درون گرایی در مثنوی با توجه به مبانی علم روانشناسی یافت نگردید.