تو شعر میخوانی...

اگر خط خوشی دارم تمام علتش این است - که خط چشم هایت را همیشه مشق میگیرم

تو شعر میخوانی...

اگر خط خوشی دارم تمام علتش این است - که خط چشم هایت را همیشه مشق میگیرم

۲ مطلب در آذر ۱۳۹۸ ثبت شده است

سلام.

حدود چهار سال و نیم از احداث این وبلاگ گذشت...شروعش مال روزگارانی بود که دیگر کمتر کسی قصدساخت وبلاگ میکرد و ماندنش تا الان هم چیزی جز یک علاقه ی فطری به مکان های ساکت و خلوت نیست

هر چند سالیانی باشد که بازخوردی از آن نیافته باشی.

الان که ساعت 10:08 دقیقه است درون کتابخانه دانشگاه آزاد کرمان نشسته ام و به کتاب های ادبی فلسفی قدیمی که از کتاب فروشی دست دوم گرفته ام نگاه میکنم

فکر میکنم به سلف غذا که ساعت 11 باز میشود

به ساعت 11.30 که کلاس طراحی موتورهای حرارت داخلی دارم

به آینده و به این که آیا چندین سال بعد با خواندن این سطور چه حالی به من دست خواهد داد....

زندگی رفت و آمد سختی ست و تنها آنکس که بهتر بتواند تاب بیاورد پیروز ماجرا ست.

 

من کیستم!؟ همان که در این دشنه زار شب

خیری ندیده از نفحات سپیده ای!

آه ای وطن! کلاف گره خورده از دو سر

مرگا به من اگر که تو در غم تنیده ای!

 

محمدصادق امیری فر