- ۹۶/۰۸/۱۵
- ۰ نظر
هزاران روضه از دست رفیقان بر زبانم باد
و مشت نوحه های سوزناکش بر دهانم باد
کمان از روی دوشم برد و زین از زیر رانم راند
رکب از راکب چرخ رفاقت نوش جانم باد
نشان همنشین تازه ای در آستینم نیست
که این داغ به پیشانی نشسته همنشانم باد
به سنگ قبر این حبس ابد خورده کتابت کن:
نفس ارزانی ارزن سرای همگنانم باد
مخوان حمدی! که گورم را بلرزانی به پاداشش
بخوان شعری که مرهم بخش زخم استخوانم باد
محمد صادق امیری فر
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.