- ۰۰/۰۳/۰۲
- ۰ نظر
یکشنبه ها زیادی شلوغ است. برخلاف ممالک غربی که یکشنبه هاشان خلوت است برای من یکشنبه ها همیشه شلوغ بوده است.
امسال که دیگر خیلی خیلی.
امروز یکشنبه بود.
دیشب ساعت 5 صببح خوابیدم!!! بعد ساعت 9 بیدار شدم . تنها بودم . صبحانه ی کوچکی خوردم . رفتم سراغ مشاهده ی و نقد پایان نامه ای که دیشب استاد فرستاده بود . تا 11.30 درگیرش بودم بعد کلاس تصحیح متون شروع شد تا 1ادامه داشت بعد از آن بلند شدم و نشستم پشت ماشین و رفتم تا قوتی برای ظهر بگیرم .
خوشبحالم است که استانبولی را دوست دارم.
ابتدای کلاس عقاید را که ساعت 1.30 شروع می شد در ماشین گذراندم.
سپس به خانه رسیدم و همزمان با خورد و خوراک گوش میدادم که اشعریه و معتزله سر چه چیز هایی با هم اختلاف داشته اند و خوارج حرف حسابشان چیست.
کلاس 3 تمام شده بود . از چند دقیقه قبل از پایان کلاس خوابم برده بود تا ساعت 3.20 دقیقه . جمعا فکرکنم25دقیقه ای خوابیده باشم .
ساعت 3.30 دو کلاس همزمانداشتم:قرآن و عروض.
کلاس هارا با هم فعال کردم تا نکته ای را از دست ندهم.
میانه ی کلاس نصاب کولر زنگ زد و گفت که امروز نمی تواندبیاید.
ساعت 4.30 کلاس هایم تمام شد.
کمی شعیشع گوش دادم.
به یک گروه فرهنگی که به تازگی به من سپرده اند مطلب تزریق کردم.
فایل وورد مقاله ی عقایدرا برای استاد فرستادم
چشم هایم درد می ککند . باید استراحت کنم اما خیلی کار دارم.
امروز یکشنبه 2 خرداد 1400 است و من دیگر حوصله ویرایش این متن را ندارم.
اصلاچه کسی میخواند این ترهات را؟
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.