- ۰۱/۰۵/۲۸
- ۰ نظر
دو روز بعد غقدم که توی حرم امام رضا ع بود راهی تهران شدم برای مصاحبه ی حضوری دکتری دانشگاه آزاد و خداروشاکرم که امشب متوجه شدم که قبول شدم.
برای رسیدن به این نقطه تلاش زیادی کردم و جدای از همه ی درس خوندن ها بسیار تا بسیار حرفو حدیث شنیدم که خب ای آدم عاقل مگه کسی رشته مکانیک رو ول میکنه بره ادبیات؟ خب که چی مثلا؟
نمیدونم تا کی و کجا بتونم به مسیرم ادامه بدم اما تا اینج خدا رو بسیار شاکرم که راه رو نشونم داده و بهم توان این رو داده که مثل بقیه نباشم. مثل اونا فکر نکنم. مثل اونا درس نخونم . مثل اونا ازدواج نکنم و کلا مثل اکثر اونا زندگی نکنم.
امیدوارم بتونم حجم قابل قبولی که از پایان نامه ی ارشدم مونده رو بتونم به پایان برسونم و مهر مشغول مطالعه دکتریو تدریس مدرسه و یکسری موارد دیگه که براشون برنامه ریزی کردم باشم.
ان شا الله
به نام و یاد پدرم که امروز برایش گریستم. صلوات
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.