تو شعر میخوانی...

اگر خط خوشی دارم تمام علتش این است - که خط چشم هایت را همیشه مشق میگیرم

تو شعر میخوانی...

اگر خط خوشی دارم تمام علتش این است - که خط چشم هایت را همیشه مشق میگیرم

رمضان هزار و چهارصد است..در انتطار شروع کلاس تصحیح متونم ... از آموزش مقامات فارغ شدم...

شعر میخوانم و آینده ی مبهم بغض را تا سر حد چشم هایم بالا می آوردد.

حکیمی میگفت تا اندازه ای در آینده ات غرق شو که لذت حالت را نگیرد. 

من از این چیز های سخت سر در نمی آورم تنها صدای میرشکاک توی ذهنم میچرخد که 

فکر نان کن که خربزه آّب است

فکر نان کن که خربزه...

فکر نان...

 

یا هوووو یا من لیس الا هو

  • محمدصادق امیری فر

الله

شعر

محمدصادق امیری فر

میرشکاک

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی