تو شعر میخوانی...

اگر خط خوشی دارم تمام علتش این است - که خط چشم هایت را همیشه مشق میگیرم

تو شعر میخوانی...

اگر خط خوشی دارم تمام علتش این است - که خط چشم هایت را همیشه مشق میگیرم

من مثل یه خبر خیلی مهمِ بایکوت شده می‌مونم، مثل یه تیترِ خیلی مهمی که سردبیر بهش اجازه چاپ نمی‌ده، این حرفای کوچیک کوچیک که از درونم میجوشه، یک چهارم اون خبر طوفانی و بزرگ اصلی نیست‌. من مکانیک خوندم، البته اگه نخونده بودمم این قدر رو همه میدونن که وقتی ماشین جوش میاره نباید در رادیات رو باز کرد، چون آب میپاشه تو صورتت و نابودت می‌کنه، باید خیلی صبوری کنی، آب ولرم بریزی روش، خیلی یواش بازش کنی تا کم کم از اون جوشش کاسته بشه؛ میدونی، من جوش آوردم، نه اینکه عصبی باشم، فقط چون سردبیر و تعمیرکار و همه‌کاره این زندگی خودمم باید هم خبرم رو بایکوت کنم و هم احساسم رو کنترل، تا مبادا کسی نابود شه.

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی