روزگار عجیبی ست. دوست داشتن بی هوا در خانه ی قلب آدم را میزند و بی پدر به هیچ چیز هم توجه نمیکند. نه سن و سال. تو ماهی قلب من میشوی آیا؟ یاد کافکا می افتم که به فلیسه گفته بود :
امروز فکر میکردم آدمیزاد چه بهانهای برای شکایت کردن میداشت اگر با این احساس مضاعف زندگی میکرد:
کسی که آدم دوستشدارد نسبت به او خوشرفتار باشد،
و در عین حال، آدم امکانات وسیعی برای خلاصی یافتن از شر خودش را در هر لحظه داشته باشد،
عزیز دلم.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.